در سال 1983 شرکت اپل اولین کامپیوتر خود را با نام لیزا عرضه کرد. لیزا بعنوان آخرین پروژه استیو جابز در اپل قبل از اخراجش به شمار می رود. اگر این دستاورد بزرگ مختص شما بود، چگونه آن را معرفی می کردید؟! استیو جابز لیزا را با یک تبلیغ 9 صفحه ای در نیویورک تایمز به امریکا معرفی کرد. 9 صفحه در یک نشریه معتبر امریکایی فقط درباره اطلاعات فنی لیزا !!! و همانطور که انتظار می رود هیچکس اقبالی به این محصول نشان نداد البته بجز ناسا. ارتباطی گیج کننده با مشتری که مشخص نبود دقیقا چه می خواهد؟! داده های مشخصی در این باره وجود ندارد اما حدس میزنم تنها کسی که آن 9 صفحه را بطور کامل خواند، خود استیو جابز بوده باشد
جابز پس از ترک اپل کارهای مختلفی انجام داد که از جمله آنها پروژه پیکسار بود. پیکسار به جابز این فرصت را داد تا با افرادی بجز برنامه نویس ها کار کند. داستان سرایان ماهر که میتوانستند هر بیننده ای را مبهوت ساخته های خود کنند و ساعت ها تمرکزشان را معطوف محصولشان نگه دارند
پس از بازگشت استیو جابز به اپل، اولین کمپین تبلیغاتی اپل دیگر 9 صفحه نبود! بلکه فقط دو کلمه بود: “متفاوت بیندیشید”. تنها تغییری که در جابز رخ داد نوع نگاهش به تبلیغات و معرفی محصول بود. ارائه پیامی ساده و شفاف که بیانگر داستانی باشد که قهرمان و نقش اولش مشتریست. پس از آن بود که اپل به معنای واقعی شکل گرفت. دیگر رمز و راز موفقیتشان مربوط به اتاق های دربسته برنامه نویسان نابغه نبود، راز موفقیت صرف زمانی بود که برای شفاف تر شدن نقش مشتریان در داستان ها معطوف می شد
اپل متوجه شده بود که مردم محصولات را صرفا بخاطر مزایای فنی و بهترین بودن آن نمی خرند، آنها تمایل به خرید محصولاتی دارند که سریع تر و شفاف تر بتوانند آن را بشناسند و ارتباطی بین خودشان و محصول تصور کنند. از آن پس اپل شروع به ساده سازی ارتباطش با مشتریان کرد و کلید انجام این کار در سه نکته حیاتی نهفته بود
یک: مشتریان چه می خواهند
دو: چالش های مشتریان کدامند
سه: چه ابزاریست که مشتریان بتوانند برای بیان آنچه می خواهند از آن استفاده کنند
شیوه نامه صریح و روشن است. اگر مخاطبتان را با پیامتان گیج کنید، مغز او شما را نادیده خواهد گرفت. امروزه شهر پر از بیلبوردهای تبلیغاتی عجیب و غریب است که با توجیه جلب توجه مشتری و درگیر کردن ذهن مخاطب، پیام های مبهم را برای ارتباط با مخاطبانشان انتخاب کرده اند. اساس برندینگ ارائه پیام های شفاف و قابل فهم است قابلیت تکرار داشته و در اذهان عمومی با اثری مثبت ماندگار شود
Source: Building a Story Brand by Donald Miller